میلاد بارش
من آمده ام تا از امید و آزادی برایتان بگویم ....از انسان و عشق
دلتنگی ام را در باد نمی گریم
شاید حدیث بیقراری ام
به گوش نامحرمی رسد
بر کوه نمی گریم
شاید تاب عشق ترا نیاورد
و از هم بشکافد
در زیر ستارگان نمی گربم
شاید از اندوه تو
چون باران فرو ریزند
به دریا نمی گریم
دریا را تحمل این درد. مقدس نیست
دلتنگی ام را
چون رازی در قلبم پنهان می کنم
من از تو همین دلتنگی را
غنیمت می دانم
من از تو
چیزی جز همین حزنی
که. به من موهبت کرده ای نمی خواهم
اندوه تو روح مرا
صیقل می دهد
مطلا می کند
تا آینه آسمان نمای تو باشم
اندوه تو دلم را تالاب می کند
که فرشتگان در آن
غسل تعمید می کنند
دلتنگی ات را
دوست دارم
چرا که به یاد تو هستم
پس بگذار همیشه
دلتنگ تو باشم
تا روزی که
بر کرانه آن رود ازلی
دیدار می کنیم
میلاد بارش(هومن)
نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت
12:6 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |
Design By : Night Melody |