میلاد بارش
من آمده ام تا از امید و آزادی برایتان بگویم ....از انسان و عشق
عمری ست پشیمانم تو رفته ای از جانم
من ماندم و مهتابی من ماندم و ایمانم
تو رفته ای از دریا تا سوی سواحل. آه
من مانده ام و صحرا. مجنونم و می خوانم
تو رفته ای ای لیلا دامن کش و لولی وش
من مانده ام و عطری. عطری که با دامانم
تو رفته ای و توفان در گرد دل افتاده
من مانده ام و گردی از راه تو ماهانم
تو رفته ای و بردی از جان و دل و روحم
من ماندم و عشق تو نوری ست ز جانانم
می بارم و می بارم من بارش و بارانم
رودی بشوم سویت راهی ست که می دانم
راهی ست که مطرب گفت این راه به دریاهاست
دریای حضورت را از عهد از ل مانم
میلاد بارش(هومن)
نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت
12:22 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |
Design By : Night Melody |