سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میلاد بارش

من آمده ام تا از امید و آزادی برایتان بگویم ....از انسان و عشق

تو شبیه ابر هستی
وقت بارشش به دریا
تو شبیه باد هستی
به میان دشت گندم
تو شبیه ابر و بادی
که مرا ز خویش بردی
به کجای ناکجا ها
به عوالمی غرببی
که شبیه نی ستان بود
و صدای عشق آمد
که مرا از این جهان برد
به جهان عاشقی ها
به جهان روشن نور
به حقیقت وجودم
که به پیش ماه بودم
روی ماه مهربانت ای دوست
همه هر چه بود 
هیچ و پوچ است
بجز از حضور حضرت دوست
همه هرچه هست
دلفریب و باطل
تو بیا به خانه دل
که همیشه مهربانی
تو که نور جان مایی
تو همیشه جلوه گر باش
من از این جهان خاکی
نبرم بجز غم عشق

تو شبیه ابر هستی
وقت بارشش به دریا

میلاد بارش(هومن)


نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت 1:28 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |

Design By : Night Melody