سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میلاد بارش

من آمده ام تا از امید و آزادی برایتان بگویم ....از انسان و عشق

هنگامی که برزیگران
گندم ها را می کارند
و آواز می خوانند
تو را دوست دارم

هنگامی که زارعین
چشم به آسمان دوخته اند
و دعای باران می خوانند
تو را دوست دارم

هنگامی که باران می بارد
وسنبله ها شادمانه می شکفند
تو را دوست دارم

هنگامی که کودکان 
می دوند و هوار می کشند
و گنجشکان را از گندمزار می پرانند
تو را د وست دارم

هنگامی که درو گران
به جان گندم ها افتاده اند
و سرود زندگی می خوانند 
تو را دوست دارم

هنگامی که کاه را در جالیز 
به باد می دهند
و گندم ها را به آسیاب می برند
تو. را د وست دارم

هنگامی که مادران
نان گندم می پزند
و بر سفره یتیمانشان می نهند
تو را دوست دارم

تو را همیشه
تا همیشه تورا دوست دارم
تو را برای همه فصل ها دوست دارم

م. بارش


نوشته شده در سه شنبه 94/7/14ساعت 6:24 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |

Design By : Night Melody