میلاد بارش
من آمده ام تا از امید و آزادی برایتان بگویم ....از انسان و عشق
رو به قمر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
یاد سفر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
شیشه عطر بشکنم. زآنکه تو عطار منی
شعر ز بر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
جام به لب نمی برم. شیر و شکر نمی خرم
خواب سحر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
خنده به لب حرام من گریه شب مرام من
تو به دگر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
گشته غبار راه تو سرمه ی چشمهای من
سرمه بصر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
آب زنم حیاط را کوچه و راه ماه را
سایه به سر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
روزه خامشی کنم ام گنگ شوم. نگار من
شهر خبر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
باغ. بلور من تویی. سرو و سرود من تویی
رو به قمر نمی کنم تا تو به خانه پا نهی
میلاد بارش
نوشته شده در جمعه 94/6/6ساعت
7:42 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |
Design By : Night Melody |