سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میلاد بارش

من آمده ام تا از امید و آزادی برایتان بگویم ....از انسان و عشق

دلتنگی ام را در باد نمی گریم
شاید حدیث بیقراری ام
به گوش نامحرمی رسد 
بر کوه نمی گریم 
شاید تاب عشق ترا نیاورد
و از هم بشکافد

در زیر ستارگان نمی گربم
شاید از اندوه تو
چون باران فرو ریزند

به دریا نمی گریم
دریا را تحمل این درد. مقدس نیست
دلتنگی ام را
چون رازی در قلبم پنهان می کنم
من از تو همین دلتنگی را
غنیمت می دانم
من از تو 
چیزی جز همین حزنی 
که. به من موهبت کرده ای نمی خواهم
اندوه تو روح مرا
صیقل می دهد
مطلا می کند
تا آینه آسمان نمای تو باشم
اندوه تو دلم را تالاب می کند
که فرشتگان در آن
غسل تعمید می کنند
دلتنگی ات را
دوست دارم
چرا که به یاد تو هستم
پس بگذار همیشه 
دلتنگ تو باشم
تا روزی که
بر کرانه آن رود ازلی
دیدار می کنیم
میلاد بارش(هومن)


نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت 12:6 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |

بسیار غزل گفتم کو یک صله ای ای دوست
هر چند مدایح بود حتی گله ای ای دوست

بسیار ترا دیدم حتی نظری کردی
در سلسله یاری سر سلسله ای ای دوست

هر چند که باریدم از روی تو تابیدم
کو یک هله ای ای دوست کو هلهله ای دوست

چشمم همه بر ماه است یا بر افق و راه است
از باغ و بهار تو کو چلچله ای ای دوست

در عشق مجاهد با ش چون مرغ مهاجر باش
هرچند که می دانی بی حوصله ای دوست

شرک است ریا کاری این بس که تو این داری
نوزاد که را داری. تو قابله ای ای دوست

ای شیخ برو گم شو مردم شو و قابل شو
بر خیز. برو از خویش با قافله ای دوست

آن مهر به پیشانی از شرک و ریاکاری ست
تو سجده که را کردی در باطله ای ای دوست

ما را صله ای گر نیست از ما گله ای هم نیست
ای بارش بارانی در فاصله ای ای دوست

میلاد بارش(هومن)


نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت 12:4 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |

همچو سروی
تو از آن باغ گذشتی
تو چنان تند دویدی
همچو آهو تو رمیدی
که دگر باز نگشتی
پشت دیوار ببینی
غرق در اشک نشستم
نازک آن بید
که در خویش شکستم
به امید
آن که بیایی
به امید
آن که بیایی
نازنین
آی 
کجایی
هر کسی راست خدایی
تو خدای دل مایی

میلاد بارش(هومن)


نوشته شده در شنبه 94/6/7ساعت 12:3 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |

جان شیدا را
غم نان نیست
که عزیز تر از جانش را
سرود ها نخواند 
فراخ سفره گان را
با عشق کاری نیست
نه عاشقان
که همیشه غمی چون گل
به جانشان نشسته است
من گرسنه ای هستم عاشق
پابرهنه ای دل شیفته
شاعری 
که روح رهایش را
غم نان نیست
نان مرا
ترانه های توست
که چون نیلبکی بر لبانم است
چنان که نغمه اش
سپیده دمان را 
به ارغوان می نشاند

نان مرا
مایده ای ست آسمانی 
که بر سفره جانم می نهی
به شکرانه اش
ترانه ها می خوانم
اوراد عاشقانه ای را
که تو 
در گوش جانم خوانده ای
میلاد بارش (هومن)



نوشته شده در جمعه 94/6/6ساعت 8:46 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |

نه
نه هرگز عشق را 
پنهان نمی توان نمود
حتی به زیر خاک و
حتی میان مه
یا زیر برف و یخ 
یا در میان چاه 
یا در میان قلعه های تو به تو
فلک الافلاک بر فلک

هرگز نمی توان
عشق را
در تخته بند تن
در چار چوب آهنین
در چار دیوار زندان
یا در حصار بلند شهر
در هیچ کجایی نمی توان به بند کشند 
و پنهان و مسخ کنند

عشق آن پری نیست
که در بند غول قصه ها
زنجیر گشته است 
افسانه است آن پری 
افسون مشو
میر بزرگ عشق 
مسیحی ست 
که در حصری همیشه ست

اما صدای عشق
تا دور دست دشت
خواهد شتافت
حتی اگر نفس را 
بندش بیاورند 
آن عطر و بو
زان پیراهن عزیز او
چون دانه های گل 
دشت جهان را آکنده می کند
حتی اگر آن عطر و بو
چون دشت گل درو کنند و
در شیشه اش کشند و
به دریایش افکنند
اندیشه اش را چه می کنند
آن هد هد آشیانه اش
در سینه ها ست و
اسیر دام و دانه نیست و
ما را بشارت است

هدهد به خون کشند
نور ش چه می کنند
شمعش چگونه 
خاموش می کنند
آری جهان
همچون نهنگ
به دریای نور عشق
در موج موج نور جان 
غوطه می خورد 
حربا 
بیهوده
پنجه بر خورشید می کشد

عاشق اگر شدی
اما
بدان که عشق
رازی مقدس است
که با غیر نباید شنید و گفت

هرگز شراب عشق
در جام شوکران 
با غیر و دیگران 
سر نمی کشند

آواز قدسی است
که در معبد دلت
به زیر لب 
نجوا و زمزمه باید کنی
آری چراغ را در کنج سینه ات بنه 
بگذار نور آن
در رگهای تو
جاری شود
عهد الست 
عشاق را
رسمی چنین نهاده اند

اغیار
رهزن اند
آنان حرامی اند
بر گردنه 
بر گرده های اسب شب نشسته اند
شمشیر از نیام بر کشیده اند 
تا بتازند
بر جسم و جان عاشقان
به حکم قاضیان عقل خود
که خون عاشقان 
حلال و طیب است
این خاک 
همیشه 
تشنه خون عاشق است

سر 
را بپوش
اگر. که عاشقی
هنوز

حلاج 
بر دار می کنند

حلاج شوریده بود
اما تاب و تحملش نبود

در کیش عشاق رند باش

م.بارش( هومن)



نوشته شده در جمعه 94/6/6ساعت 8:42 عصر توسط میلاد بارش نظرات () |

<   <<   6   7   8   9   10      >
Design By : Night Melody